مصطفی طالبی، فرزند حسین در اولین روز از شهریورماه سال 1341 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان متولد شد. پدرش مرحوم حسین طالبی و مادرش مرحومه منور نام داشتند. مصطفی 9 ساله بود که پدرش را از دست داد. مادرش، مرحومه منور اصفهانی درباره مصطفی میگوید:
«مصطفی در کودکی علاقه زیادی به درس خواندن و همچنین کار کردن داشت. او انسان والایی بود. مؤمن و پاکدامن و نمازخوان بود و همه صفات یک انسان مسلمان واقعی را داشت. مصطفی در سن هفتسالگی وارد دبستان شد و تحصیلاتش را تا کلاس سوم دبیرستان ادامه داد. او اخلاق بسیار نیکویی داشت. همیشه نمازش را سر وقت میخواند و در ماه مبارک رمضان روزههایش را تمام و کمال به میگرفت و با زبان روزه به دنبال کار و فعالیت میرفت و هنگام سحر هم زودتر از همه بر میخاست. او در هشتسالگی پدر خود را از دست داد. پدرش نیز مردی کوشا و زحمتکش بود. مصطفی هم درس میخواند و هم کار میکرد تا خرج زندگی خود و مادر و برادرش را تأمین کند. او تمام زندگی خود را به سختی گذراند و بیش از حد من را دوست داشت و زیاد به ما رسیدگی میکرد. همان طور که قرآن کریم میفرماید: « به پدر و مادر نیکی کن». هنگامی که مردم مسلمان ایران بر ضد شاه قیام کردند، او هجده سال داشت. سال اول پیروزی انقلاب اسلامی با تعدادی از دوستانش بسیج نراق را تشکیل دادند و مدت سه سال همه با هم در بسیج فعالیت میکردند. او مصمم شد که داوطلبانه به جبهههای نور علیه ظلمت برود و به یاری هموطنان خود بشتابد. مدت سه ماه در جبهههای حق خدمت کرد و در آنجا آتش ناشی از شلیک موشک آر پی جی به چشمش آسیب رساند و به ناچار پانزده روز در یکی از بیمارستانهای شیراز بستری شد که ما هیچ اطلاعاتی از این حادثه نداشتیم و بعد از آن به یکی از بیمارستانهای تهران مراجعه کرد تا او را مداوا کنند. کمی که بهتر شد به نراق بازگشت و پایهی چهارم دبیرستان را با موفقیت به اتمام رساند و بعد از پایان تحصیلات به دلیجان رفت و به فرمان رهبر عزیز انقلاب این قلب تپنده ملت ایران، کلاس نهضت سوادآموزی را تشکیل داد و مشغول آموزش بیسوادان شد و گروهی از مردان بیسواد نراق را سواد آموخت. پس از مدتی برای خدمت مقدس سربازی خود را آماده کرد و سه ماه اول آموزشهای نظامی را در پادگان ارتش تهران گذراند و بعد از سه ماه که سربازان تقسیم شدند، مصطفی به لشکر 21 حمزه سیدالشهدا(علیه السلام) اعزام شد. بعد از یک هفته حضور در لشکر 21 حمزه سیدالشهدا(علیه السلام) به خط مقدم جبهه شتافت. مصطفی نیز به سهم خود ضربات کوبندهای بر دشمن متجاوز وارد آورد و پس از ده روز، در آخرین روز فروردینماه 1362، در جبل فوقی - ارتفاعات حمرین موسیان، تن پاک و مطهر او همچون گلی پرپر شد و به خاک و خون نشست و در حال خواندن نماز و عبادت خداوند عالم، شربت شهادت نوشید و به لقاءالله پیوست و با شور بسیار به سوی معبودش پرواز کرد. پیکر مطهرش پس از تشیع با شکوه در گلزار شهیدان شهر نراق در کنار سایر شهدا آرام گرفت".